آتش فشان سبزی خوردن
سلام سلام چطورین امروز مامان من سبزی خرید تا خرد کنه بعد دستگاه سبزی خرد کن ما هم خراب شده بود و مغازه های سبزی خرد کنی هم می گفتند:((نه)). بعد ما رفتیم دستگاه سبزی خرد کن مامان نگین همسایه و دوست من رو گرفتیم بعد سری دوم که سبزی ها رو ریخت بابام من کنار میز که سبزی خرد کن رویش بود ایستاده بودم بعد وقتی سبزی ها خرد شد بابام یادش رفت دستگاه رو خاموش کنه بعد یهو در سبزی خرد کن رو باز کرد بعد فوران کرد روی من و من دوش سبزی گرفتم و کلی با داداشم خندیدیم